کسب و کار

راهنمای روانشناسی بازاریابی

ما به دنیای غیر واقعی روانشناسی بازاریابی و تأثیری که ضمیر ناخودآگاه شما هنگام خلاقیت در دنیای بازاریابی می‌گذارد، می‌پردازیم.

روانشناسی و بازاریابی دست به دست هم می دهند. همه ما دوست داریم فکر کنیم که کنترل عادات خرید خود، مسئول چیزهایی که می‌خریم، مبلغی که خرج می‌کنیم و جایی که آن را خرج می‌کنیم، در دست داریم.

اما اگر بخواهم به شما بگویم بازاریابان خلاق و مبتکری که فکر می کنید کنترل آن را در دست دارید، چه؟ بازاریابی خلاقانه به شما می گوید که چه چیزی بخرید و چه مقدار هزینه کنید.

دستکاری سابلیمینال یا روانی معمولاً بحث برانگیز است، به طور قابل توجهی زمانی که بر عادات خرج کردن شما تأثیر می گذارد.

من اینجا نیستم تا به شما بگویم متقاعد کردن کلید موفقیت است، یا اینکه بروید و اطلاعات جمعیتی خود را برای کسب سود دستکاری کنید، برای مدت طولانی یک استراتژی بازاریابی بسیار سودآور بوده است. این مقاله برای آموزش طراحی شده است.

من می خواهم به روانشناسی مصرف کننده بازاریابی بپردازم. قبل از انجام این کار، بیایید بهتر بفهمیم “روانشناسی” به چه معناست.

روانشناسی

اسم — منبع: دانشگاه کمبریج

«مطالعه علمی نحوه عملکرد ذهن انسان و چگونگی تأثیر آن بر رفتار یا تأثیر شخصیت یک فرد خاص بر رفتار آنها»

روانشناسی بازاریابی در اطراف ما، در وسایل حمل و نقل عمومی، در محل کار و حتی در لباس زیر ما وجود دارد. این چیزی است که نسل ما تا حدودی به آن مشروط شده است.

تمایز قائل شدن بین اخبار روزانه و بخش یا نشریه تحت حمایت سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. به هر طرف که نگاه می کنید، شخصی سعی می کند چیزی را منحصر به فرد یا خلاقانه بفروشد.

قربانی شدن این استراتژی‌های بازاریابی روی حیله و تزویر، تضمینی روزمره برای بیشتر افراد است. اگرچه من در استرالیا هستم، اما تعداد ما به طور قابل توجهی کمتر است. گفته می شود آمریکایی ها روزانه در معرض 4000 تا 10000 آگهی هستند.

شرکت هایی مانند شرکت والت دیزنی به دلیل مطالعات خود در زمینه بازاریابی متقاعد کننده بارها مورد انتقاد قرار گرفته اند.

“دیزنی اجرای ایده آل را برای تبدیل کودکان به مصرف کنندگان عالی فرموله کرده است، فرآیندی که دلیل اصلی نفوذ گسترده دیزنی امروزه از طریق کالاها، ویدئوها و تبلیغات است.”

همانطور که در این مقاله تحقیقاتی UCCS مشاهده می شود.

این یک مفهوم ترسناک است؛ ارزش این مقاله تنها این نیست که به شما نشان دهد چگونه می توانید از مزیت استفاده کنید. اما برای آگاهی بیشتر از عادات خرید خود و آنچه ممکن است بر خرید شما تأثیر گذاشته باشد.

چیزی که توجه شما را جلب می کند ممکن است تصادفی باشد یا ناخودآگاه بوده است؟

روانشناسی بازاریابی چیست؟

دانستن روانشناسی و بازاریابی می تواند به شما کمک کند تا کسب و کار خود را به سطح بالاتری ببرید یا انتخاب های خرید هوشمندانه تری داشته باشید. در رسانه های اجتماعی، رسانه های چاپی و انواع بازاریابی دیجیتال استفاده می شود.

من دوست دارم از این مثال برای توضیح نحوه عملکرد آن استفاده کنم. این لحظه “وای، من هرگز متوجه آن نشدم” همیشه یک چشم باز کننده است.

به 5 رستوران برتر مورد علاقه خود در خارج از خانه فکر کنید. اسنپ، به 10 تای برتر خود یا هر تعداد که می توانید فکر کنید فکر کنید.

به لوگوها، طرح رنگ رستوران و برند عمومی آنها فکر کنید.

بدون اینکه بدونی کی رو انتخاب کردی من می دانم که نام تجاری اصلی آنها شامل قرمز، زرد یا ترکیبی است.

این تصادفی عجیب نیست. رنگ قرمز باعث گرسنگی می شود و زرد تشنگی را تحریک می کند و مکمل یکدیگر هستند و هنگام تصمیم گیری های ناخودآگاه شما از مسیرهایی عبور می کنند.

قرار گرفتن در معرض این رنگ‌ها و سایه‌های خاصی از این رنگ‌ها می‌تواند بر اشتهای بسیار بیشتری از آنچه فکر می‌کردید تأثیر بگذارد. در نهایت، این احتمال شما را برای هزینه بیشتر افزایش می دهد.

نکته‌ی حرفه‌ای: از طریق رانندگی عبور کنید – با قدم زدن در داخل، رنگ‌ها و بوهای بیشتری را در معرض دید قرار می‌دهد که برای افزایش اندازه سفارش شما طراحی شده‌اند. شما به طور متوسط ​​هزینه کمتری را برای عبور از رانندگی خرج می کنید.

از کلمات منفی استفاده نکنید

غول محاسباتی اپل برندی است که این کار را به خوبی انجام می دهد و در حال آموزش فروش است.

استفاده از کلماتی مانند «نه»، «نمی توانم»، «شکسته» و «متاسفم». مفاهیم منفی را ترک کنید و احساس نامطمئنی ایجاد کنید. شما می توانید با عبارات منفی مشتریان را از خود دور کنید.

در عوض، راه‌حل‌ها و ردّی برای سؤالات یا تردیدهای رایج بیابید. استفاده از جایگزین‌های مثبت مانند «کاملاً» و «ما می‌توانیم آن را انجام دهیم».

حتی زمانی که سؤالاتی مانند “آیا این کار را انجام می دهد” پرسیده می شود اگر پاسخ منفی است. یک جایگزین بهتر این است که “این چیزی نیست که ما اکنون داریم، اما در اینجا کاری است که شما می توانید به جای آن انجام دهید”. این احساس را در مشتری ایجاد می کند که نمی تواند کاری را انجام دهد اما احساس می کند که می تواند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا