1- حالت و انعطاف پذیری
با افزایش سن، ماهیچه های ما بیشتر به هم می چسبند. گرانش همچنین تمایل دارد که ما را غار کنیم و به جلو خم شویم. اما درست مانند هر چیز دیگری در مورد پیری، این یک نتیجه است که می توان از آن اجتناب کرد. نیاز به کار دارد، اما این شرایط اختیاری است. شاید ما خوب باشیم که سفت و غرق شده ایم. اما اگر این راهی نیست که ما می‌خواهیم در دنیای اطراف خود حرکت کنیم، راه‌حل‌های آسانی وجود دارد. ما می توانیم روزانه فوم ماهیچه هایمان را بچرخانیم. از کسی بخواهید که می داند چه کاری انجام می دهد به ما نشان دهد چگونه کشش را انجام دهیم. یوگا کسی؟ از یک معلم بخواهید که به ما نشان دهد چه احساسی دارد که به درستی با استفاده از تمام عضلات برانگیزاننده خود بایستید. قد بلند باش بسیاری از مواردی که افراد تصور می کنند کمردرد اجتناب ناپذیر است و سفتی عضلات را می توان به طور کامل کاهش داد.
2- بازنشسته نشوید
اگر «بازنشستگی به اضافه مرگ» را در گوگل جستجو کنیم، خواهیم دید که یکی از سریع‌ترین راه‌های مردن، بازنشستگی است. من در این مورد با کارشناسان و صاحب نظران صحبت کرده ام. یکی از آنها دکتر کانی ماریانو، رئیس پزشکی کاخ سفید در دوره کلینتون و بوش بود. از او پرسیدم که چرا روسای جمهور این همه طولانی، بسیار بیشتر از افراد عادی عمر می کنند. چگونه است که افرادی که در حال حاضر در پر استرس ترین شغل دنیا هستند بیشتر از حد متوسط عمر می کنند؟ راز این است: همه آنها یک هدف دارند، متوقف نمی شوند و مطمئناً بازنشسته نمی شوند. ما به این حس هدف نیاز داریم، و برای اکثر ما، این کار ماست.
اضطراب شماره 1 که ما در افراد هم سن و سال خود پیدا کرده ایم، مرگ و میر نیست، بی فایده بودن در جهان است – ترس از بی ربط شدن. نکته کلیدی این است که مشغول کار معنادار باشید. اگر مجبور به ترک شغل شویم، و این اتفاق بیفتد، ما فوراً مشغول کار مفید و مفید می شویم تا هر کجا که بتوانیم کار دیگری انجام دهیم. خانواده، کلیسا، گروه های اجتماعی، داوطلب شدن، یا آموزش برای یک شغل جدید. به حرکت ادامه دهید، تقویم را پر نگه دارید، حس عاملیت را در زندگی حفظ کنید.
3- با آنچه کار می کند بچسبید
احتمالاً بهترین کتابی که تا به حال در مورد میانسالی و پیری خوانده ام، کتاب Life Reimagined: The Science, Art, and Opportunity of Midlife نوشته باربارا بردلی هاگرتی است. او در مورد یک نقطه خاص در دهه 50 زندگی ما صحبت می کند، کم و بیش، زمانی که ما دوباره ارزیابی می کنیم، دوباره تنظیم می کنیم، و به گذشته نگاه می کنیم که چه چیزی موثر است و چه چیزی خوب نیست. ما باید از شر چیزهایی که کار نمی کنند خلاص شویم و کارهای بیشتری را انجام دهیم که جواب می دهد. این در مورد گروه های اجتماعی ما نیز صدق می کند. با افرادی بمانید که برای ما بهتر هستند.
علاوه بر این، به Kondo کامل بروید و خانه را شلوغ کنید. چقدر از آن چیزها ما را خوشحال می کند و چقدر ما را سنگین می کند؟
هاگرتی همچنین از تمرکز بر روی چیزی که در آن عالی هستیم به جای چیزی که فقط در آن مهارت داریم صحبت می کند. همانطور که پیتر دراکر، نویسنده مشهور تجارت، که می گوید ما باید از تلاش برای خوب بودن در همه چیز دست برداریم و در یک چیز عالی باشیم. ما اساساً اکنون زندگی دومی داریم. بیایید آن را صرف انجام کاری کنیم که در آن برتری داریم در اطراف چیزها و افرادی که به وجود ما ارزش می بخشند.
4- ظاهر خود را در آغوش بگیرید
اگر مشغول چیزهای دیگری باشیم، مانند عالی بودن در کاری و داشتن حس هدفمندی، سؤالات در مورد چین و چروک و ظاهر از اهمیت کمتری برخوردار می شوند. در آغوش گرفتن ظاهر خود و مراقبت از آنچه که داریم به بهترین شکل ممکن راه خوبی برای فکر کردن به این موضوع است. این به معنای نادیده گرفتن نگهداری ما نیست، اما رفتن به سوی کمال خود 20 ساله پایان خوبی نخواهد داشت. در مورد آن به ما اعتماد کنید. چیزی که ممکن است در 50 سالگی شبیه یک مداخله جوانی به نظر برسد، می تواند در 70 سالگی هیولا به نظر برسد.
